ابزار وبلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

92/12/16
11:47 ص

کدام آیات قرآن درباره ولایت و امامتند؟

 
 
پاسخ:
مفسران و دانشمندان شیعه و اهل سنت درباره فضایل و مناقب امیرالمؤمنین (ع)  و اهل بیت (ع)  آیات بسیاری ذکر کرده‏اند که نقل همه آنها در چارچوب این جستار نمی‌گنجد. «حاکم حسکانی» از علمای معروف اهل سنت، در «شواهد التنزیل» بیش از دویست آیه در این‌باره گرد آورده است که دو نمونه از آنها گزارش می‌شود:
الف) آیه تبلیغ
خداوند سبحان می‌فرماید:
{یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ} (مائده: 67)
ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، به‌طور کامل به مردم ابلاغ کن و اگر چنین نکنی، رسالت او را انجام نداده‏ای! خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم، حفظ می‌کند و خداوند، گروه کافران [لجوج] را هدایت نمی‏کند.
همه مفسران شیعه بر پایه روایات اهل‌بیت (ع)  و برخی از مفسران اهل سنت گفته‏اند که این آیه درباره علی بن ابی‏طالب (ع)  و ماجرای غدیرخم است.
 لحن و خطاب آیه آن را از آیات قبل و بعدش جدا می‏کند. پیامبر تنها در این آیه از قرآن برای کتمان پیام تهدید شده است که اگر نگویی رسالت خود را به پایان نبرده‌ای: {وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}.
بنابراین پیام مهم آیه را باید دریافت. چند نکته در این آیه هست که جهت‏گیری محتوایی آن را روشن می‏کند:
یک ـ سوره مائده در پایان عمر شریف پیامبر نازل شده است؛
دو ـ به جای «یا ایها النبی» {یا أَیُّهَا الرَّسُولُ} به کار رفته است که بر رسالت مهم پیامبر دلالت می‌کند؛
سه ـ پیامبر درباره نرساندن این پیام مهم تهدید شده است که اگر نگوید همه زحماتش هدر می‏رود؛
چهار ـ رسول خدا (ص)  از چیزی هراس داشت که خداوند او را دلداری داد و فرمود: ما تو را از شر مردم نگه می‏داریم. پیامبر از جان خود نمی‏ترسید؛ زیرا در روزگار تنهایی‌اش با بت‏ها مبارزه می‏کرد، سنگ‏باران می‏شد، یارانش شکنجه می‏شدند و در جنگ‏ها با مشرکان درگیری نظامی داشت و در همه این میدان‏ها از خطرها نترسید. ترس و نگرانی او در اواخر عمر و در میان یاران بسیار از چیز دیگری بود؛
پنج ـ پیامی در این آیه هست که به اندازه همه پیام‏های دوران نبوت و رسالت پیامبر مهم است: {وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}؛
شش ـ درون‌مایه پیام مسئله‏ای بنیادی است. وگرنه در مسائل جزیی و فردی، این همه تهدید و دلداری لازم نیست؛
هفت ـ پیام آیه درباره توحید، نبوت و معاد نیست؛ زیرا این اصول در روزهای نخست بعثت در مکه بیان شده‌اند و نیازی به این همه سفارش در اواخر عمر حضرت ندارند؛
هشت ـ پیام آیه درباره نماز، روزه، حج، زکات، خمس و جهاد و... هم نیست؛ زیرا اینها در طول 23 سال دعوت پیامبر بیان شده و مردم نیز به آنها عمل کرده‏اند.
روایات نقل شده از شیعه و اهل سنت پیام این آیه را روشن می‌سازند. روایات می‏گویند که آیه درباره هجدهم ذی‏الحجه سال دهم هجری و سفر «حجة الوداع» پیامبر اسلام است. آن حضرت در بازگشت به‌سوی مدینه در منطقه غدیرخم به امر الهی به همه حاجیان فرمان توقف داد.
پیامبر خدا (ص)  در آنجا در میان انبوه یارانش بر فرازی از جهاز شتران رفت و خطبه‏ای طولانی خواند. بنابراین، مسئله بسیار مهم بود تا در آن گرمای سوزان و زمین داغ به گوش مردم برسد. آغاز خطبه درباره توحید، نبوت و معاد بود و تازگی نداشت. سخن تازه و مهم این بود که پیامبر از رحلت خود خبر داد و نظر آنان را درباره خودش جویا شد. همه آنان به کرامت، عظمت، خدمت‌گزاری و رسالت او به روشنی اقرار کردند. پیامبر مطمئن شد که صدایش به چهار سوی می‏رسد. آن‌گاه پیام مهم خود را درباره آینده بیان کرد. دست حضرت علی (ع)  را گرفت و بلند کرد و فرمود:«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ...»؛«هرکس را که من رهبر اویم، علی بن ابی‏طالب (ع)  رهبر اوست...».
بنابراین، درون‌مایه این پیام مهم، امامت، ولایت و رهبری حضرت علی (ع)  بود.
ب) آیه ولایت
خداوند متعال می‌فرماید:
{إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ} (مائده: 55)
سرپرست و ولی شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏اند؛ همانان که نماز را برپا می‏دارند و در حال رکوع زکات می‏دهند.
بنابر روایات شیعه و اهل سنت روزی فقیری در مسجد از مردم کمک خواست و کسی به او چیزی نداد. حضرت علی (ع)  که نماز می‌گزارد در حال رکوع با انگشت دست راست به سائل اشاره کرد و او متوجه شد و انگشتر حضرت را از دستشان بیرون آورد. در این هنگام این آیه نازل شد: «تنها ولی شما، خداوند و پیامبرش و کسانی‏اند که ایمان آورده‏اند و نماز بر پا می‏دارند و در حال رکوع، زکات می‏دهند».
 کلمه «ولی» در آیه به معنای دوست، ناصر و یاور نیست؛ زیرا ولایت در معنای دوستی و یاری کردن ویژه کسانی نیست که نماز می‏خوانند و در رکوع زکات می‏دهند. بلکه حکمی عمومی برای همه مسلمانان است؛ یعنی مسلمانان باید یک‌دیگر را دوست بدارند و یاری کنند، حتی کسانی که زکات بر آنان واجب نیست و چیزی ندارند تا زکات بدهند. پس دوستی و یاری کردن مسلمانان ویژه انفاق‌کنندگان در رکوع نیست، بلکه مقصود از ولی در این آیه، ولایت به معنای امامت و رهبری است؛ به‌ویژه اینکه چنین ولایتی همراه با ولایت پیامبر و خدا آمده و هر سه با یک جمله ادا شده است.
ج) آیه تطهیر
خداوند سبحان می‌فرماید:
{...إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً...} (احزاب: 33)
... حقیقتاً خداوند می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند... .
این آیه‌، درباره پنج تن «آل‌عبا»، یعنی پیامبر اکرم9‌، علی‌، فاطمه‌، حسن و حسین‌: آمده است و عصمت (معصوم بودن‌) آنان را ثابت می‌کند و «آیة تطهیر» خوانده می‌شود.
پس از نزول آیه تطهیر، رسول خدا (ص)  تا مدتی هنگام نماز صبح یا هر نماز بر در خانه فاطمه زهرا (س) می‌ایستاد و دو دستش را بر دو سوی در می‌گذاشت و می‌فرمود:
السلام علیکم أهل البیت و رحمة الله و برکاته، الصلاة رحمکم الله{إِنَّما یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً}أنا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبْتم، أنا سِلْمٌ لِمَن سالَمْتم.
سلام بر شما اهل بیت و رحمت و برکات او به‌سوی نماز بشتابید، رحمت خدا بر شما، «همانا، خداوند می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد». من با کسی که با شما در جنگ باشد در جنگم و با کسی که با شما در سازش باشد در سازشم.
درباره مدت آمدن آن حضرت و سلام کردن و قرائت آیه تطهیر بر در خانه فاطمه (س)  روایات گوناگونی هست و از چهل روز تا هفده ماه نوشته‌اند. برخی از روایات بدین اشعار دارند که آن حضرت تا پایان عمر شریفشان این کار را تکرار می‌کردند. ابوالحمراء خادم رسول اکرم (ص)  چنین می‌گوید:
کانَ رَسولُ اللهِ(ص) یَجیءُ عِندَ کُلِّ صَلاةِ فَجْرٍ فَیأخُذُ بِعضادَةِ هذَا الْبابِ؛ ثُمَّ یَقولُ: السَّلامُ عَلَیکُم یا أهلَ ‌الْبَیتِ وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه. فَیُردُّونَ عَلیهِ مِنَ الْبَیتِ «وَ علیکم السلام و رحمة الله و برکاته»، فَیَقولُ: الصَّلاةُ رَحِمَکُم اللهُ!{اِنّما یُریدُ اللهُ لِیذهبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ الْبَیتِ وَ یُطَهَّرکُم تَطهیراً}.
رسول خدا (ص)  به هنگام هر نماز صبح به چهارچوب این درب دست گذاشته و سپس می‌فرمود: «سلام بر شما ای اهل بیت و رحمت خدا و برکاتش» و از داخل خانه نیز جواب می‌آمد: «و سلام و رحمت و برکاتش بر شما باد». آن‌‌گاه رسول خدا9 می‌فرمود: «به‌سوی نماز بشتابید رحمت خدا بر شما باشد. همانا خداوند می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».
«نفیع بن ‌حارث» که راوی این حدیث است، از «ابوالحمراء» پرسید: «در خانه، چه کسانی بوده‌اند؟» وی جواب داد: «علی، فاطمه، حسن و حسین:».
جمله«یَجِی‏ءُ عِنْدَ کُلِّ صَلاةِ فَجْر»؛«وقت هر نماز صبح می‌آمد» و اشاره نکردن به مدت آن گویای آن است که آن حضرت تا پایان عمرش چنین می‌کرد؛ چنان‌که روایت سیوطی از ابن‌عباس نیز چنین ظهوری دارد.
حدیث «ابوالحمراء» در مآخذ شیعه بدین‌گونه آمده است:
فَلَمْ یَزلْ یَفعَلُ ذلکَ کُلَّ یومٍ إذا شَهِدَ الْمَدینةَ حَتّی فارَقَ الدُّنیا.
همواره هر روز این کار را انجام می‌داد هرگاه که به مدینه می‌آمد تا زمانی که دنیا را ترک نمود.
امام مجتبی (ع)  نیز پس از پذیرش صلح تحمیلی در سخنرانی خود در حضور معاویه فرمود:
ثُمَّ مَکَثَ رَسولُ الله9بَعدَ ذلکَ بَقیةَ عُمْرِه حَتّی قَبَضَهُ اللهُ إلیه یَأتینا کُلَّ یَومٍ عِندَ طُلوعِ الْفَجرِ، فَیَقولُ الصَّلاة یَرْحَمُکم اللهُ.
بعد از آن رسول خدا (ص)  بقیه عمرش تا هنگامی که خداوند او را به‌سوی خویش برد هر روز هنگام طلوع فجر نزد ما می‌آمد و می‌گفت: «به‌سوی نماز بشتابید. رحمت خدا بر شما باد».
این دو عبارت به صراحت می‌گویند که پیامبر اکرم (ص)  تا پایان عمر همواره چنین می‌کرد.
د) آیه اطعام
خداوند متعال می‌فرماید: {وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً}؛ «و به [پاس‌] دوستی [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می‌دهند». (انسان: 8)
این آیه در شأن اهل بیت نازل شده است و سندی بزرگ برای اثبات فضیلت اهل‌بیت پیامبر (ص)  است.
«ابن‌عباس» می‏گوید: حسن و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر با جمعی از یارانش به عیادتشان آمدند و به علی (ع)  گفتند: «ای ابوالحسن! خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می‏کردی». علی (ع)  و فاطمه (س)  و فضه (خادمه آنان) نذر کردند که اگر آنان شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند. اما دستشان تهی بود. علی (ع)  سه مَن جو قرض کرد و فاطمه (س)  یک سوم آن را آرد ساخت و نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: «السّلام علیکم اهل بیت محمّد(ص)...»؛ «سلام بر شما ای خاندان محمد! مستمندی از مستمندان مسلمانم؛ غذایی به من بدهید». همه آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و سهمشان را به او دادند و آن شب جز آب چیزی نخوردند.
روز دوم را همچنان روزه گرفتند و هنگام افطار غذایی (همان نان جوین) آماده کردند. یتیمی بر در خانه آمد و آنان آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند و بار دیگر با آب افطار کردند.
روز سوم اسیری به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد و آنان باز سهم غذای خود را به او دادند. علی (ع)  صبح‌هنگام، دست حسن و حسین (ع)  را گرفت و به خدمت پیامبر (ص) رفت. پیامبر دید که آنان از شدت گرسنگی می‏لرزند و فرمود: «این حال شما برای من بسیار گران است».
سپس برخاست و با آنان به‌سوی خانه فاطمه (س)  به راه افتاد و دید که دخترش در محراب به عبادت ایستاده درحالی‌‌که از شدت گرسنگی شکم او به پشتش چسبیده و چشم‌هایش به گودی نشسته است.
پیامبر (ص)  نگران شد، اما در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: «ای محمد! این سوره را بگیر! خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می‏گوید». سپس سوره «هل اتی» را بر او خواند.
 
                              گر چه شمشیر حیدر کرار            کافران کشت و قلعه‌ها بگشاد
                              تا سه تا نان نداد در حق او           هفده آیت خدای نفرستاد
 
 
ه‍ ) آیه مباهله
خداوند سبحان می‌فرماید:
{فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبِینَ} (آل عمران: 61)
هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده [باز] کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و کسی که همچون جان ماست] دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله [و نفرین] کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
مفسران گفته‌اند که این آیه‌، درباره هیئت نجرانی است که پیامبر(ص)  آنان را به مباهله فراخواند. آنان از حضرت مهلت خواستند و پس از گفت‌وگو با شخصیت‌های نجران‌، روحانی بزرگشان‌ (اسقف) به آنان گفت‌: «شما فردا به محمد نگاه کنید. اگر با فرزندان و خانواده‌اش برای مباهله بیاید، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش بیاید، با او مباهله کنید». فردای آن روز، پیامبر (ص)  دست در دست علی ‌بن ‌ابی‌طالب (ع)‌آمد و حسن و حسین‌ (ع)  پیش روی او راه می‌رفتند و فاطمه (س)  ‌پشت سرش بود. نصارا نیز بیرون آمدند؛ چنان‌که اسقف پیشاپیش آنان بود. او درباره همراهان پیامبر پرسید و به او گفتند که این‌، پسرعمو و دامادش و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او و این دو پسر، فرزندان دختر او از علی و آن بانوی جوان‌، دخترش فاطمه‌، عزیزترین و نزدیک‌ترین مردم نزد اوست‌... . اسقف گفت‌: «من مردی را می‌بینم که با کمال جرئت مباهله می‌کند و گمان می‌کنم که راستگو باشد. ازاین‌رو، به خدا قسم یک سال بیشتر بر ما نخواهد گذشت‌ که در همه دنیا، حتی یک نصرانی هم وجود نداشته باشد که آب بنوشد». وی عرض کرد: «ای ابوالقاسم‌! ما با تو مباهله نمی‌کنیم‌، بلکه با تو مصالحه می‌‌کنیم». پیامبر (ص) نیز با آنان مصالحه کرد.
 
 
مراجعه شود: شکست اوهام، ص 122.

  

92/12/11
12:47 ص

فضیلت خواندن اسماء‌‌الحسنی

اسامی خداوند 99 اسم است که هر که خدا را به آن اسماء بخواند دعایش مستجاب میشود

در کتاب عدده‌الداعی از حضرت رضا (ع) و آن بزرگوار از آباء گرام خود نقل فرموده‌اند: خداوند متعال نود و نه اسم است که هر که خدا را به آن اسماء بخواند دعایش مستجاب می‌شود و هر که حفظ نماید آنها را داخل بهشت می‌گردد و در خبر دیگر به این مضمون از حضرت صادق (ع) از جناب رسول اکرم(ص) روایت نموده است و آن اسماء مبارکه این است:

 

اللّهُ الْواحِدُ، الأحدُ، الصمدُ، الأوّلُ، الآخِرُ، السّمیعُ، الْبَصیرُ، اَلْقَدیرُ، اَلْقاهِرُ، اَلْأعْلی، اَلْباقی، اَلْعَلِیُّ، اَلْبَدیعُ، اَلْباریءُ، الأکرمُ، الظاهرُ، اَلْباطِنُ، الحَیُّ، اَلْحَکیمُ، اَلْعَلیمُ، اَلحلیمُ، الحفیظُ، اَلْحَقُ، اَلْرائی، اَلسّلامُ، اَلْسَلامُ، اَلْمُؤمِنُ، اَلْمُهیمنُ، اَلْعَزیز، اَلْجَبّارُ، اَلْمُتَکَبرُ، السیّدُ، السّبوح، اَلْشَهید، اَلْصادِقُ، اَلْصانِعُ، اَلْطاهِرُ، اَلْعَدْلُ، اَلْعَفُّو، اَلْغَفُورُ، اَلْغنیُّ، اَلْغِیاثُ، اَلْفاطرُ، اَلْفَردُ، اَلْفتّاحُ، اَلْفالِقُ، اَلْمَجیدُ، اَلوَلیَّ، اَلْمَنّانُ، اَلْمُحیطُ، المُبینُ، الْمُقیتُ، اَلْمصوَّرُ، اَلْکریمُ، اَلْکبیرُ، اَلْکافی، کاشف‌الضُّرَّ، الوِتْرُ، اَلْنُورُ، اَلْوّهابُ، اَلْناصِرُ، اَلْوَدُودُ، اَلْهادِی، اَلْوَفیُّ الْوَکیلُ، اَلْوارِثُ، اَلبِرُ، اَلْباعِثُ، اَلْتَوّابُ، اَلجلیلُ اَلْخَبیرُ، اَلْخالِقُ، خَیرُالنّاصِرین، اَلْدَّیانُ، اَلْشَکُورُ، اَلْعَظیمُ، اَلْلطیفُ، اَلْشافی.


  

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ        
       

دریافت کد پرواز حباب ها